- سینه باز
- جامه ای که قسمت برابر سینه پوشنده گشاده باشد، ابلق یا سینه بازانگیخته. سینه بر آمده و بر جسته
معنی سینه باز - جستجوی لغت در جدول جو
- سینه باز
- جامه ای که قسمت بر ابر سینه پوشنده گشاده باشد، دو رنگ، ابلق
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسیکه چشمهایش باز است و می بیند
آنکه در قمار بی مکر و حیله بازی کند
چاره گر مکار فریبنده محیل. فریبکار
کسی که در قمار اسباب خانه و مالکیت خود را ببازد
آنکه پهنه بازد پهنه بازد و کمندافکنی و چوگان باز ناوک اندازی و زوبین فکن و سخت کمان. (فرخی)
کسی که بدون داشتن سرمایه کافی معاملات کلان را با سفته انجام دهد، آنکه سفته ها را خرید و فروش کند
کبوتری که خال سیاه در سینه دارد
عاشق دلسوخته کسی که سینه وی بر اثر ضربت چاک برداشته، رنج دیده آزار کشیده، مصیبت دیده، دلسوخته عاشق سینه چاک
پارچه ای که زنان پستان خود را بدان پوشانند پستان بند
حقه باز، شعبده باز
حیله گر، مکار، حقه باز، شعبده باز
سینه پوش، پارچه ای که بر روی سینه ببندند
آنکه با نیزه جنگ می کند و در نیزه زدن ماهر است، کنایه از آنکه با پررویی و نیرنگ بازی چیزی از کسی بگیرد
غم و اندوه سخت که دل را آزرده سازد، سوزانندۀ سینه
رنج دیده، آزرده، ماتم زده، مصیب دیده، عاشق دل سوخته
کسی که چشم هایش باز است و می بیند، کنایه از نظرباز، چشم چران
آنچه که اندکی باز باشد: نیمه مفتوح: (چشمانش خواب آلود و نیمه باز بود)
کسی که با نیزه جنگ کند: (بدرگاه سپهسالار مشرق سوار نیزه باز خنگجر اوژن) (منوچهری. د. چا. 59: 1)، گدای تر دست: آنکه با پر رویی از مردم چیز ستاند تیغ زن
گونه ای نمایش سنتی که معمولاً در آن شخصی دارای غلامی سیاه پوست و گیج و گول است که دست به کارهای خنده داری می زند، عملیات از پیش طراحی شده برای فریب دیگری
حرکتی که ضمن آن بدن از پاها تا زیر سینه روی زمین است و شخص با بلند کردن سر و سینه و فشار دو دستش روی زمین خود را جلو می کشد
کسی که سینه وی بر اثر ضربت چاک برداشته، رنج دیده، آزار کشیده، مصیبت دیده، دل سوخته، عاشق
پارچه ای که زنان پستان خود را بدان پوشانند، پستان بند، کرست
محیل، حیله گر، دغاباز، آن که با گوی و ساغر شعبده بازی کند، آفتاب
entreaberto
entreabierto
uchylony
приоткрытый
трохи відкритий
op een kier
angelehnt
entrouvert
socchiuso